سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :37
بازدید دیروز :1
کل بازدید :344103
تعداد کل یاد داشت ها : 173
آخرین بازدید : 102/12/29    ساعت : 12:16 ع
پیوندهای روزانه
حدیث
درباره
جستجو
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
A.W.Surveys - Get Paid to Review Websites!" onerror="this.style.display='none'"/>

ویرایش
امکانات دیگر
پخش زنده حرم
ابر برچسب ها


[مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ]

[ Designed By Ashoora.ir ]





      

آثار امام صادق (ع):

غالب آثار امام (ع) به عادت معهود عصر، کتابت مستقیم خود ایشان نیست و غالبا املای امام (ع) یا بازنوشت بعدی مجالس ایشان است. بعضی از آثار نیز منصوب است و قطعی الصدور نیست.

      1- از آثار مکتوب امام صادق (ع) رساله به عبدالله نجاشی (غیر از نجاشی رجالی) است. نجاشی صاحب رجال معتقد است  که تنها تصنیفی که امام به دست خود نوشته اند همین اثر است.

        2- رساله ای که شیخ صدوق در خصال و به واسطه اعمش از حضرت روایت کرده است شامل مباحث فقه و کلام.

       3- کتاب معروف به توحید مفضل، در مباحث خداشناسی و رد دهریه که املاء امام (ع) و کتاب مفضل بن عمر جعفی است.

      4- کتاب الاهلیلجه که آن نیز روایت مفضل بن عمر است و همانند توحید مفضل در خداشناسی و اثبات صانع است و تماما در بحارالانوار مندرج است.

      5- مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه که منسوب به امام صادق (ع) و بعضی از محققان شیعه از جمله مجلسی،‌ صاحب وسایل (حرعاملی) و صاحب ریاض العلما، صدور آن را از ناحیه حضرت رد کرده اند.

       6- رساله ای از امام (ع) خطاب به اصحاب که کلینی در اول روضه کافی به سندش از اسماعیل بن جابر ابی عبدالله نقل کرده است.

      7-  رساله ای در باب غنائم و وجوب خمس که در تحف العقول مندرج است.

      8-  بعضی رسائل که جابربن حیان کوفی از امام (ع) نقل کرده است.

      9- کلمات القصار که بعدها به آن نثرالدرد نام داده اند که تماما در تحف العقول آمده است.

     10-  چندین فقره از وصایای حضرت خطاب به فرزندش امام موسی کاظم (ع) سفیان شوری،‌ عبدالله بن جندب، ابی جعفر نعمان احول، عنوان بصری،‌  که در حلیه الاولیاء و تحف العقول ثبت گردیده است.

# همچنین ادعیه امام صادق (علیه السلام) (الصحیفة الصادقیة و الصادصیة الجامعة): مجموعه ادعیه معتبره ای است که از دو امام بزرگوار پنجم و ششم (علیهماالسلام) در کتب روایی شیعه وارد شده و دانشگاه امام صادق (ع) آن را به مناسبت بیستمین سالگرد تأسیس دانشگاه همزمان با میلاد مسعود نبی اکرم اسلام (ص) و امام جعفر صادق (ع) منتشر کرده است. 





      

ای بخشنده مهربان ...

ای آنکه از پشت حجابهای غیب بر پیدا و پنهان ما آگاهی

و در ماورای نور و ظلمت اسرار نا گفته را می شنوی

و ارتعاش اندیشه را در پرده های لطیف مغز می بینی

ترا به یگانگی و عظمت میشناسم

و بر آستان شکوه و قدرت تو پیشانی بندگی بر خاک می گذارم.

ترا با دیدگان بینا نمی بینند ، ولی نادیده ات نیز نمی انگارند.

فروغ جمال تو در قلب ها و عواطف شعله عشق می افروزد ،

اماجلوه دلبری تو از چشم انداز مستور است.

دستگاه خداوندی تو آنچنان بلند است

که پرواز اندیشه از پیرامون آن محال باشد ،

ولی دست دل نواز و مهربان تو در اعماق دریاها و خمیدگی دره ها

کوچکترین و پست ترین ذرات موجود را مشمول نوازش و مهربانی خود قرار میدهد.

خداوندا

نه آن بلندی پر اوج و پنجه های ضعیف ؛

دست ما را از دامن لطف تو کوتاه میسازد

و نه این رحمت عمیق و پهناور پایه عرش الوهیت تو را فرو می آورد.

در فرازی که از فرود جدا نیست ، خانه داری

و با دور ترین فاصله از نزدیکترین نزدیکان با جان ماهم خانه و همسایه ایی.

حکیم خردمند ؛ ترا می شناسد ،

ولی از حقیقت وجود و اسرار الوهیت تو آگاه نیست.

بدو عصائی چوبین بخشیده اند تا استدلال کند و در ظلمات اوهام راه را از چاه باز شناسد
.
اما آن شاهپر بلند پرواز ویژه پروانگان عشق باشد

که تا سرحد جلال تو بال زنند و در گرادگرد شمع حقیقت بگردند

و یک لحظه سراسیمه سر تسلیم شعله وصال گشته

در امواج بیکران نور و هستی شخصیت خود را محو سازند

و پرتو آسا بخورشید بی زوال وحدت باز گردند.

ای پروردگار بزرگ ، هنگامی که شب فرا می رسد

و از گریبان خون آلوده شفق عفریت ظلمت سر بیرون میکشد ،

ترا سپاس میگزارم و ترا میستایم.

در سپیده دم که پنجه های ظریف آفتاب بر پیشانی افق با قلم طلا آیات نور می نگارد ،

بیاد تو هستم و ترا می پرستم.

هر آن ستاره فروزنده که از گوشه چادر شب رنگ سپهر

یک دم آشکار و یک دم نهان میشود و دور نمای بدیع خود را بدین عشوه ها جذاب تر جلوه میدهد

از بزرگی و قدرت تو غافل نیستم.

همه جمال تو می بینم ، چون دیدگانم بروی جهان باز شود ،

و از پای تا بسر یک پاره قلب مینمایم که عاشقانه با تو راز گویم.

از هر در که سخن گویند ، فرسوده شوم،

ولی همینکه نوبت بحدیث تو افتد،نشاطی از نو گرفته و داستان را از سر آغاز کنم.

ترا میستایم و بدین ستایش همی خواهم که ابرهای رحمت بر ما بسیار ببارد

و در این موفقیت نعمت تو تکمیل گردد.

با این ستایش جان خود را پیشگاه غزت تو تسلیم میسازم

و در حصار عصمت تو از لغزش و گناه پناه میجویم.