در این که «صداقت» یعنی راست اندیشی، درست گفتاری صحیح رفتاری و در مقابل پرهیز از کج فکری، خودداری از دروغ و ناروا و مرتکب نشدن به انحراف و لغزش، پایه و مایه موفقیت هر تشکل و حرکت دسته جمعی مخصوصا کامیابی «کانون خانواده» است. کمتر کسی به خود تردید راه می دهد. در این میان الگو خواهی و الگویابی نقشی ویژه در شکل گیری شخصیت انسان ها ایفا می کند و از آغازترین روزهای زندگی به صورت نیازی فطری در محیط خانواده و با پذیرش گفتار و رفتار اطرافیان پدیدار می شود و با ورود به عرصه های مختلف اجتماع، جلوه ای چشمگیرتر می یابد و افزون بر پذیرش و یادگیری، در پرورش و شکل پذیری شخصیت انسان تاثیر می گذارد و او را به «صعود» یا «سقوط» می کشاند.

دخت آفتاب، زهرای مرضیه نمونه یک الگوی نیکو و «اسوه حسنه» می باشد که بی شک شناخت عرصه عظمت و گستره شخصیت ایشان در فراز و فرود زندگی راه اطاعت، ارادت و پیروی تمام عیار را به همه علاقه مندان می نمایاند تا در هنگامه های حوادث طاعتی بی چون و چرا از جانشینان معصومان(ع) در جامعه از خود نشان دهیم و «فاطمه وار زیستن» را نصیب خود سازیم.

بارزترین ویژگی اخلاقی و رفتاری فاطمه (س) دختر والاگهر پیامبر اسلامی هم این است که اضافه بر گروه تاریخ و همگان، عایشه همسر پیامبر (ص) می گوید: من غیر از پیغمبر (ص) هیچ کس را از فاطمه (س) راستگوتر ندیده ام. آن گاه بر اساس همین خصلت صداقت و درستی فاطمه(س) است که آن بزرگوار، لقب «صدیقه» هم یافته است.

اگر بخواهیم در مورد خصایص و ویژگی های حضرت فاطمه (س) سخن بگوییم باید کتاب های مطلب نوشت فلذا برای آشنایی بیشتر حضرت به گوشه های از زندگی نورانی ایشان اشاره می نماییم.

1- ازدواج فاطمه(س): پیوند زناشویی فاطمه (س) که نخستین دستور آن از سوی پروردگار عالم بود برقرار شد و در مقابل کارشکنی رقیبانی که رسول خدا(ص) دختر خود را به آنان نداده بود سخنانی نگران کننده ای به حضرت فاطمه می گفتند که رسول خدا تو را به ازدواج جوانی در آورده که فقیر است و مال و ثروتی ندارد، رسول خدا نیز به آن حضرت فرمود: نه پدر تو فقیر است و نه شوهر تو، بل که او بهترین شوهرست.

در جاهای متعددی از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که ای فاطمه!خداوند به من دستور داد تا تو را به ازدواج در آورم که ایمانش به من از هر کس جلوتر است و علم او بر دیگران افزون و این را بدان که ازدواج با علی امر خدا بود. به هر حال حضرت فاطمه و علی (ع) زندگی خود را با مهریه 48 درهمی آغاز نمودند.

2- عرصه خانوادگی: با پژوهشی اندک در زندگانی حضرت فاطمه (س) متوجه خواهیم شد که در ابتدا با استفاده از راهنمایی های دلسوزانه و تجارب حکیمانه بزرگترهای خویش مانند رسول اکرم (ص) در مورد کارهای زندگی و اداره امور خانه از آن حضرت کسب تکلیف می نمودند.

روایت است از سلمان فارسی، که روزی در خانه فاطمه بودم دیدم آن بانو نشسته بود و آسیابی پیش روی وی قرار داشت و به وسیله آن مقداری جو آرد می کرد. ناگاه دسته آسیاب را نگاه کردم دیدم خون آلود است و در آن سو امام حسین (ع) که در هنگام کودک شیخواری بود بر اثر گرسنگی به شدت  گریه می کرد رو به حضرت کرده و گفتم: ای دختر رسول خدا چندان خود را به زحمت نینداز، فضه- کنیز شما – اکنون در خدمت حاضر است (از او کمک بخواهید). فرمود: رسول خدا به من سفارش نموده، تا کارهای خانه را یک روز من و روز دیگر فضه انجام دهد. دیروز نوبت فضه بود و امروز نوبت من است.

یا در جای دیگر نقل است: روزی پیامبر اکرم(ص) به خانه فاطمه(س) می آید و مشاهده می نماید گردن بند طلایی بگردن دخترش آویزان است که علی (ع) از حقوق خویش آن را برای همسر خود خریداری کرده است، می فرماید: دخترم مبادا طوری زندگی کنی که مردم بگویند فاطمه (س) دختر محمد(ص) همانند جباران و قدرتمندان لباس می پوشد و رفتار می نماید. آن گاه حضرت فاطمه که مسئولیت الهی در قبال نبوت احساس می کند گردن بند را می فروشد و از قیمت آن برده اسیری را خریداری و آزاد می نماید.

این جاست که فاطمه (ع) براساس یک احساس مسئولیت شدید الهی و اجتماعی ساده زیستی را انتخاب می کند.

3-عرصه معنوی اخلاقی: از سلمان نقل شده است که روزی فاطمه را دیدم که چادری وصله دار و ساده بر سر دارد. در شگفتی ماندم و گفتم: عجبا! دختران پادشاه ایران و قیصر روم بر کرسی های طلایی می نشینند و پارچه های طلا بافت به تن می کنند و این دختر رسول خداست که نه چادرهای گران قیمت سردارد و نه لباسهای زیبا بر تن. فلذا حضرت فاطمه (س) به سلمان می فرماید:«ای سلمان! خداوند بزرگ لباس های زینتی و تخت های طلایی را برای ما در روز قیامت ذخیره کرده است.»