اهل بیت(ع) کسانی هستند که به والاترین فضایل و مناقب زینت یافتهاند. تا آن جا که در بعضی روایات از ایشان نقل شده است: «ما کلمات خداوند هستیم که فضایل ما قابل درک و شمارش نیست».3 همچنان که کلمات خدا قابل شمارش نیست. خداوند متعال میفرماید:
قل لو کان البحر مداداً لکلمات ربّی لنفد البحر قبل أن تنفد کلمات ربّی و لو جئنا بمثله مداداً4.
بگو اگر دریا برای کلمات پروردگارم مرکب شود، پیش از آنکه کلمات پروردگارم پایان پذیرد، قطعاً دریا پایان مییابد، هر چند نظیرش را به مدد آن بیاوریم.
همچنین فضایل اهلبیت(ع) قابل شمارش نیست. چنانکه در کلام خداوند متعال آمده است:
و إن تعدّوا نعمة الله لا تحصوها إنّ الله غفورٌ رحیمٌ.5
و اگر نعمت[های] خدا را شماره کنید، آن را نمیتوانید بشمارید. قطعاً خدا آمرزندة مهربان است.
در روایتی نقل شده که «مأمون عباسی» خطاب به حضرت امام رضا(ع) چنین گفت: مردم در نقل حکایات و کرامات در وصف شما زیادهروی میکنند. آن حضرت فرمودند:
بندگان خدا، از بیان نعمتهای خدا بر من نهی شدهاند.6
اهل بیت رسول خدا(ص)، نفس آن حضرت و حامل جمیع فضایل آن وجود شریف هستند. چنانکه در روایتی از امام صادق(ع) نقل شده که دربارة امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «همة فضایل رسول خدا(ص) را امیرمؤمنان دارا بود، از جمله رسول خدا(ص) بر همة مخلوقات خداوند برتری داشت...» این فضیلت به امامان یکی پس از دیگری انتقال پیدا کرد، امیرالمؤمنین(ع) فرمود: تمام فرشتگان و روح به ولایت من اقرار نمودند، همانطور که به نبوت محمد(ص) اقرار کردند.»7
لذا «ابن عباس» از رسول خدا(ص) نقل میکند که فرمودند:
اگر درختها قلم، دریاها مرکب، اجنّه شمارشگر و انسانها نویسنده شوند، نمیتوانند فضایل علیبن ابیطالب را بشمارند.8
در حقیقت، آن چه از فضایل اهل بیت(ع) برای مردم آشکار شده، در برابر فضایل واقعی ایشان، بسیار اندک است. ایشان بسیاری از فضایلشان را پنهان میداشتند. چون مردم، شنیدن آن را برنمیتافتند.
«ابورافع» نقل میکند، رسول خدا(ص) فرمودند:
ای علی! سوگند به آنکه جانم در کف اوست، اگر نبود که طوایفی از امت من، آن چه را نصارا دربارة الوهیت عیسیبن مریم گفتند، راجع به تو بگویند، امروز دربارهات مطلبی میگفتم که از کنار مسلمانی عبور نکنی، مگر آنکه خاک قدمهایت را به عنوان تبرک برگیرد.9
چنانکه جمعی از مردم نزد امام حسین(ع) آمدند و عرض کردند: ای اباعبدالله، از فضایلی که خداوند به شما عطا فرموده، برای ما بیان فرمایید. امام(ع) فرمودند:
شما نمیتوانید آن را تحمل کنید.
گفتند: چرا. امام(ع) فرمودند:
اگر صادق هستید، دو نفر را برگزینید و من آن را به یک نفر از ایشان درمیان میگذارم تا اگر تحمل کرد با شما در میان گذارم.
پس چنان کردند، [همین که امام(ع) آن را با وی در میان گذاشتند] در حالی که عقلش حیران شده بود، برخاست و روی برگرداند و آن جا را ترک کرد. چون همراهانش با وی سخن گفتند، در پاسخ آنان هیچ نگفت.10
«ابوهاشم جعفری» پس از آنکه کرامت امامعسکری(ع) را نقل کرد، میگوید: با خودم دربارة آن چه خداوند به آل محمد(ص) عطا فرموده، میاندیشیدم و میگریستم. آن حضرت(ع) به من نگاهی نمودند و فرمودند:
این امر از آن چه راجع به عظمت شأن آلمحمد(ص) گمان کردی، بزرگتر است. خدای را سپاس گوی که تو را متمسک به رشتة [ولایت] ایشان قرار دهد، تا آنکه در روز قیامت با نام ایشان خوانده شوی. آن گاه که هر مردمی به واسطة امامشان خوانده میشوند، همانا تو بر خیر هستی.11
کسی که فضایل اهلبیت(ع) را بشنود، چارهای جز تسلیم در برابر آن ندارد و نباید آن را انکار نماید، که در این باره روایت شده است که امام باقر(ع) به نقل از رسولخدا(ص) فرمودند:
همانا حدیث آ ل محمد دشوار و پیچیده است. جز ملک مقرّب یا نبیّ مرسل یا بندهای که خدا قلبش را با ایمان آزموده باشد، به آن ایمان نمیآورد. پس آن چه را که از کلام آل محمد(ص) برایتان نقل شد، و قلبهایتان در برابر آن نرم شد و آن را دریافتید، آن را بپذیرید و آن چه را که قلبهایتان مورد اشمئزاز و انکار قرار داد، به خدا و رسول و دانایان آل محمد(ص) واگذار کنید. اگر کسی سخنی را (دربارة ما) بشنود و به دلیل تحمل نداشتن نسبت به آن، انکار نموده و بگوید به خدا سوگند چنین نیست، هلاک خواهد شد. انکار، کفر است.12
نکتة قابل ذکر، آنکه بعضی از مردم، فضایلی را با هدف کاستن و خفیف شمردن مقام اهلبیت(ع) به ایشان منسوب کردهاند. لذا نفی این گونه صفات، به سبب طرد موجبات خواری از ایشان ضروری است.
«ابراهیم بن ابی محمود» میگوید به حضرت امام رضا(ع) عرض کردم: ای فرزند رسول خدا، نزد ما اخباری از مخالفان شما دربارة فضایل امیرالمومنین(ع) و فضل شما اهلبیت موجود است. آیا میتوانیم بر اساس آن عمل کنیم؟ فرمودند:
ای پسر ابی محمود، پدرم از پدرش، از جدّش به من خبر دادند که رسول خدا(ص) فرمودند: هر کس که به سمت گویندهای گرایش پیدا کند، هر آینه او را پرستیده است. اگر آن گوینده از جانب خدای عزّوجل باشد، پس خدا را پرستش کرده و اگر از جانب ابلیس باشد، ابلیس را پرستش نموده است.
آن گاه فرمودند:
ای پسر ابی محمود! مخالفان ما روایاتی را دربارة فضایل ما جعل کردهاند و آن بر سه قسم است: غلوّ، کوتاهی و تقصیر در شأن ما، و صراحت در سبّ و پردهدری نسبت به دشمنان ما. اگر مردم، غلوّ در شأن ما را بشنوند، شیعیان ما را تکفیر و آنان را به اعتقاد به ربوبیت ما متهم میکنند. اگر از تقصیر بشنوند، به آن معتقد شوند، و اگر سبّ و پردهدری نسبت به دشمنانمان را بشنوند، ما را مورد سبّ و بی حرمتی قرار میدهند. خداوند عزّوجل فرموده است:
و لا تسبّوا الذّین یدعون من دون الله فیسبّوا الله عدواً بغیر علم.13
و آنهایی که جز خدا را میخوانند، دشنام مدهید که آنان از روی دشمنی [و] به نادانی، خدا را دشنام خواهند داد.
ای پسر ابی محمود! آنگاه که مردم به راست و چپ بگروند، تو همراه ما (اهل بیت) باش. به درستی که هر کس همراه ما باشد، ما نیز همراه او خواهیم بود و هر کس از ما جدا شود، ما (نیز) از وی جدا میشویم. کمترین چیز در مورد آن فردی که از ایمان خارج میشود، آن است که شخص سخن آگاهان را انکار کند و دربارة موضوعی که نسبت به آن آگاهی ندارند، اطلاع دهد.
ای پسر ابی محمود! آن چه را به تو گفتم، نزد خود نگهدار که خیر دنیا و آخرتت در آن نهفته است.14
هر کسی میخواهد از فضایل ایشان آگاه شود، باید به منابعی همچون قرآن کریم، سنّت نبوی، سیرة اهل بیت و زیارات رسیده در حقّ آنان مراجعه نماید، زیرا از ویژگیهای این زیارتها ـ مانند زیارت جامعة کبیره ـ بیان بسیاری از فضایل این خاندان (ع) است.
توسط : مجتبی | تاریخ : پنج شنبه 87/5/3
مطلب بعدی :
یا مهدی